به گزارش مشرق، اگرچه بیشتر مردم کورش زارعی را به عنوان کاراکتر «برادر یوسف» در سریال یوسف پیامبر در خاطر دارند اما او هنوز خاک صحنه را به لذت روی آنتن بودن ترجیح داده و مدتهاست که مدیریت مرکز هنرهای نمایشی سوره حوزه هنری را بر عهده دارد و در کنار آن نمایشهای گوناگونی را روی صحنه برده است. زارعی اینبار در تجربهای بسیار متفاوت نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» را به همت سازمان اوج در کشور سوریه روی صحنه برده است؛ نمایشی با محوریت داستان راهب کلیسا که شبی تمام داراییاش را میدهد تا سر مبارک سیدالشهدا(ع) را تا صبح به امانت بگیرد و با وی راز و نیاز کند. این نمایش دقیقا در «مشهدالرأس» و در محل این واقعه اجرا میشود و همین اتفاق جذابیت آن را دوچندان کرده است. با کورش زارعی کارگردان این اثر که هماکنون در حلب به سر میبرد گفتوگو کردیم و درباره «خورشید از حلب طلوع میکند» پرسیدیم.
***
ایده اجرای این نمایش بویژه در همان محلی که واقعه اصلی قصه به لحاظ تاریخی رخ داده است، برای نخستینبار چگونه مطرح شد؟
«مشهدالنقطه» یا «مشهدالرأس» در شهر حلب سوریه همان دیر راهبی است که در سال 61 هجری کاروان اسرای کربلا همراه با سر بریده شهدای کربلا، یک شب آنجا بیتوته میکنند و راهب آن شب از فرماندهان لشکر یزیدی درخواست میکند که یک شب سر مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) را در اختیار او قرار دهند و تا صبح با سر مبارک امام نیایش میکند. دوستان سازمان هنری- رسانهای اوج پس از آزادسازی شهر حلب از دست داعش و تکفیریها، وقتی از اهمیت تاریخی این شهر اطلاع یافتند، تصمیم گرفتند نمایشی درباره قصه این راهب و نیایش او با سر مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) را که قبلا در ایران اجرا شده بود با یک شکل و نگاه جدید، در محلی که در واقعیت تاریخ این اتفاق رخ داده است یعنی همان «مشهدالرأس» شهر حلب سوریه این نمایش را اجرا کنند، بنابراین ابتدا از آقای داوود رضوانی درخواست کردند که به عنوان مجری طرح با این پروژه همکاری کنند. ایشان با من تماس گرفتند و پیشنهاد کارگردانی کار را به من دادند. من هم ضمن اعلام آمادگی سعی کردم به متن یک نگاه اجرایی و جدید داشته باشم. به همین خاطر تلاش کردم براساس یک نگاه امروزی و جدید، به عنوان کارگردان و نویسنده دوم، متن را تا حدودی تغییر دهم.
فکر میکنید سختیهای اجرای نمایشی در ابعاد به این بزرگی در کشوری جنگزده مثل سوریه چیست؟
اجرای یک نمایش بویژه در کارهایی مثل «خورشید از حلب طلوع میکند» که دارای دکورهایی بزرگ هستند، سختیهای خاص خود را دارد، بویژه وقتی شما بخواهید با هنرپیشگانی کار کنید که زبان شما را نمیدانند، بالاخره با مشکلاتی همراه است و یقینا وجود جنگ در این کشور، محرومیتهایی ایجاد کرده که این محرومیتها بر کیفیت کار شما نیز موثر خواهد بود. ما تنها از بازیگران سوری استفاده و سعی کردیم با توجه به مسائلی مثل نوسانان قیمت ارز از یک سو و شرایط ویژه کشور سوریه از سوی دیگر که به تازگی جنگ را پشتسر گذاشته است، طراحی و ساخت دکور و بخش عمدهای از مسائل اینچنینی را در ایران انجام دهیم و به سوریه منتقل کنیم تا مشکلات فنی در اینجا دردسرساز نشود که با همکاری دوستان در سازمان «اوج» این اتفاق میسر شد. پیشبینی ما برای این نمایش، 10 شب اجرا در شهر حلب است و بعد از آن به امید خدا با یک وقفه کوتاه آن را در محله زینبیه و حرم حضرت زینب(س) به مدت یک هفته اجرا خواهیم کرد.
با توجه به اینکه شما در کنار کارگردانی، تجربه بازیگری در سینما، تلویزیون و تئاتر را هم دارید و در این نمایش هم از حضور هنرمندان سوری برای نقشآفرینی استفاده کردید، فضای کلی فرهنگ و هنر بویژه در عرصه هنرهای نمایشی در سوریه را چگونه میبینید؟
تئاتر در سوریه از جایگاه ویژهای برخوردار است و در میان کشورهای جهان عرب، جزو سرآمدان است. در عرصه هنرهای نمایشی سوریه هنرمندان توانمندی فعالیت میکنند و یکی از نکات جالب توجه برای من در تجربه همکاری با هنرمندان سوری، توجه آنها به حضور با انرژی و سروقت در تمرینهای پیش از اجرای نمایش است. برعکس کشور ما که عموما بازیگران سروقت در تمرینات تئاتر حضور پیدا نمیکنند و ترافیک تهران را بهانهای برای تاخیر در تمرینها عنوان میکنند ولی اینجا بازیگران همه سروقت و حتی زودتر از کارگردان در سالن برای تمرین حضور پیدا میکنند. یکی دیگر از نکات جالب توجه در عرصه هنرهای نمایشی کشور سوریه که به نظرم میتواند در جامعه هنری ما الگو باشد این است که اینجا اگر کسی حتی یک روز زودتر از دیگران وارد عرصه هنر شده باشد، احترام او را نگه میدارند و احترام پیشکسوتان در اینجا خیلی مهم و پراهمیت است. اصولا مردم این کشور، بشدت به تئاتر، سینما و تلویزیون علاقهمند هستند. جالب اینکه مردم سوریه علاقه بسیاری به هنر تئاتر دارند؛ حتی در شرایطی که جنگ در این کشور وضعیت روحی و روانی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. اینجا مردم همچنین از تئاترهای ویژه کودکان خیلی استقبال میکنند. نکته جالب توجه دیگر برای من، علاقه و ارزش بسیار زیاد هنرمندان سوریه به سینما و تلویزیون ایران است، البته آنها شناخت چندانی نسبت به هنر تئاتر در ایران ندارند ولی من سعی کردم در این مدتی که با هنرمندان سوری کار میکنم، جایگاه و شأن تئاتر ایران را به آنها معرفی کنم تا شناخت بیشتری نسبت به آن پیدا کنند. برای من خیلی جالب بود که اغلب مردم اینجا من را به واسطه حضورم در سریال «یوسف پیامبر» میشناسند و پیش از اجرای این نمایش در میان مردم شهر حلب پیچیده بود که «برادر یوسف» نمایشی را برای اجرا به حلب آورده است و خدا را شکر که استقبال مردم از این نمایش تا اینجا خیلی خوب بوده است.
یکی از مسائلی که پیرامون فعالیتهای فرهنگی در سوریه مطرح است، این است که ما همیشه در مواقعی که اتفاقا باید حضور پررنگی در این کشور داشته باشیم، غفلت میکنیم. این فعالیت هنری شما از این جهت ارزشمند است. آیا گروههای دیگر را برای چنین فعالیتهایی دعوت میکنید؟
این تبادل فرهنگی برای نخستینبار است که در عرصه هنرهای نمایشی بین 2 کشور ایران و سوریه اتفاق افتاده است. با فضایی که من از تئاتر ایران برای هنرمندان سوریه ترسیم کردم و با داشتن تجربه این همکاری مشترک میان هنرمندان تئاتر ایران و سوریه، حالا هنرمندان این کشور نیز علاقهمند هستند که به ایران بیایند و در فستیوالهای هنری ایران شرکت کنند. من اینجا یک نمایش کودک با موضوع جنگ سوریه و داعش دیدم که کار خیلی خوب و قویی بود؛ به همین خاطر پیشنهاد حضور این اثر در جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان را به آقای شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد دادم و آقای کرمی هم این پیشنهاد را پذیرفتند. دیگر گروههای تئاتری سوریه هم خیلی دوست دارند در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور پیدا کنند که امیدوارم این تبادل فرهنگی و هنری و تئاتری بین 2 کشور اتفاق بیفتد. به نظرم این اتفاق مبارکی است و در آینده تبادلات فرهنگی بیشتری بین ایران و سوریه رقم خواهد خورد. به هر حال الان شرایط خوبی فراهم شده است و ما باید از این فرصت استفاده کنیم. در حال حاضر بستر برای کار فرهنگی و هنری در کشور سوریه فراهم شده است و متولیان فرهنگی باید بتوانند از این فرصت پیش آمده برای معرفی فرهنگ و هنر و تمدن ایران به مردم سوریه و سایر کشورهای منطقه استفاده کنند. امیدوارم دستگاههای فرهنگی کشورمان شرایط حضور هنرمندان همه رشتهها نه فقط تئاتر را برای حضور و تولید اثر در کشور سوریه فراهم کنند.
«خورشید از حلب طلوع میکند»، چه وجه تمایزی با آثار نمایشی مشابه که تاکنون دیدهایم، دارد؟ منظور کارهایی مانند «شب آفتابی» است.
این نمایش با کارهایی همچون «شب آفتابی» تفاوت دارد؛ تفاوت آنها این است که کاری مثل «شب آفتابی»، یک نمایش میدانی است ولی نمایش «خورشید از حلب طلوع میکند» صحنهای است که هر کدام شیوه و ژانر خاص خود را دارند. درست است که برای این نمایش در یک فضای باز، استیج و دکور طراحی کردیم ولی قالب این نمایش، قالب صحنهای است و براساس مختصات یک نمایش صحنهای طراحی شده است. یکی از اتفاقات دیگری که در نمایش «الشمس تشرق من حلب» یا همان «خورشید از حلب طلوع میکند» رخ داده، این است که ما صرفا نمیخواهیم یک نمایش تاریخی اجرا کنیم بلکه میخواهیم در بستر تاریخ، مسائل امروز سوریه را هم بررسی کنیم. ایده اجرایی که من برای این نمایش طراحی کردم، یک ایده امروزی است و براساس شرایط سیاسی و اتفاقاتی است که در کشور سوریه رخ داده است. ما در این نمایش نشان میدهیم آنچه در سال 61 هجری رقم خورده، امروز هم در حال تکرار است و همان آدمهایی که آن زمان این کارهای غیرانسانی را انجام دادند، امروز داعشیها و تکفیریها که همانند آنها هستند، این رفتارهای غیرانسانی را تکرار میکنند. ما میخواستیم به مردم سوریه بگوییم این نمایش برای شما و همدردی با مشکلاتی است که در این چند سال کشیدید و البته پایان نمایش طوری طراحی شده که امید و نشاط را در مردم ایجاد کند. هدف ما این بود که به مخاطبمان بگوییم همواره باید مقاوم بود و در برابر ظلم ایستاد و برای زنده ماندن حقیقت مقاومت کرد. ما در این نمایش نشان میدهیم که تقریب مذاهب و کنار هم قرار گرفتن همه ادیان در زیر پرچم توحید، بشریت را به هم نزدیک میکند و پدید آورنده صلح در جهان است.
و نکته پایانی برای انتهای گفتوگو؟
ما باید این فرصتی را که برای معرفی و تبلیغ فرهنگ و هنر و تمدن خودمان در کشور سوریه و سایر کشورهای منطقه داریم، جدی بگیریم. امروز روسها رقیب جدی ما در کشور سوریه هستند. آنها بشدت در حال تولید اثر و محتوای فرهنگی برای مردم سوریه هستند و اگر ما تلاش نکنیم، آنها گوی سبقت را از ما میربایند. همچنان که الان هم در این زمینه از ما جلوتر هستند و از این فرصتی که ایجاد شده، نهایت استفاده را بردهاند. به نظرم در حال حاضر رسانه ملی میتواند با ساخت 2 سریال «حضرت موسی» و «سلمان فارسی» تاثیر بسیاری در مردم کشورهای منطقه بگذارد. خواهش من از متولیان صداوسیما این است که هر چه زودتر شرایط ساخت این 2 سریال را فراهم آورند؟ چون الان زمان ساخت چنین آثاری است. الان که صهیونیستها در حال تلاش برای نابودی مسلمانان بویژه مردم ایران هستند ما با سریال حضرت موسی(ع) میتوانیم قلب همه آزادگان جهان را به دست بیاوریم. همانطور که سریال حضرت یوسف(ع) توانست تا این اندازه دیده شود و موثر باشد، تئاتر هم یکی از رسانههایی است که میشود با آن انقلاب اسلامی را به جهان معرفی و صادر کرد. من از دوستان مجموعه «اوج» تشکر میکنم که این فرصت را فراهم کردند تا بتوانیم انقلابمان را از طریق هنر به مردم سایر کشورها معرفی کنیم.
*وطن امروز